کد مطلب:9673 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:609

آثار و بركات اعتدال
مقاله
«بسم الله الرحمن الرحيم»



«الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمدو علي اهل بيت الطيبين الطاهرين الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي».



ماه رمضان امسال 82 بحث مان بحث اينست كه راه مستقيم كدام است كه ما روزي 10 مرتبه توي نماز مي گوئيم «اهدنا الصراط المستقيم» خدايا ما را در راه مستقيم قرار بده راه مستقيم اوصاف چه دعايي است كه واجب است توي نماز بخوانيم چون اگر از راه مستقيم... اگر از حركت در راه مستقيم مهمتر داشتيم اگر دعايي از اين دعا مهمتر بود خدا آن دعا را در نماز قرار مي داد در تمام نماز ما دعايي كه واجب است ما بخوانيم «اهدناالصراط المستقيم» است كه توي سوره حمد است دعاي دست هم دعا هست اما مستحب است دعاي واجب همين است يعني واجب است همه مسلمانها بگويند «اهدنا الصراط المستقيم» اين پيداست راه مستقيم يك چيزي است كه واجب واجب است همه اين هم روزي 10 بار شبانه روز. جلساتي راجع به «اهدنا الصراط المستقيم» صحبت كرديم. راه مستقيم راه اعتدال راه معتدل نه تند نه كند نه افراط نه تفريط.

موضوع بحث ما اينست پس موضوع در جستجوي راه مستقيم (نه افراط و تندروي نه تفريط و كندروي) راه اعتدال اين راه اعتدال خيلي مهم است اعتدال در گفتگو در غذا خوردن در مسافرت در قهر در آشتي در تجارت در عبادت در ورزش آدم ميزان باشد بچه كه هست معتدل به دنيا بيايد حالا اين بچه اگر كله اش بزرگ بود شكمش بزرگ بود پايش بزرگ بود هر جاي او ناميزان باشد ناميزان است انسان معتدل.

محبوبيت افراد معتدل نزد خداوند

راجع به اعتدال اهميت اش برايتان مطالبي بگويم: 1-محبوب خدا بودن، محبوب خداوند بودن قرآن آيه اي داريم مي فرمايد« ان الله يحب المحسنين» خداوند محسنين رادوست دارد آنوقت محسنين تفسير شده به مقتصدين اقتصاد يعني ميانه روها توي قرآن آيه داريم «ان الله يحب المحسنين» خدا نيكوكار را دوست دارد نيكوكار را يكي از معانيش گفته اند آدمهايي كه نه افراطي نه تفريطي نه پرحرف هستند نه «صم بكم» معتدل. روايت مقتصدين بحار ج 97 ص 168 سيره نبوي است اثر دوم اينست كه اعتدال اعتدال راه انبياست چون داريم كه «سنة القصد، سنة القصد» قصد يعني اقتصاد يعني ميانه روي قصد، سنت پيامبر ميانه روي است. روايت داريم ساعاتتان را ساعاتي بگذرانيد براي عبادت ساعاتي را براي كار ساعاتي را براي ديدو بازديد دوستان ساعاتي را براي تفريح لذت، لذت غيرحرام امام رضا (عليه السلام) فرمود ساعاتتان را برنامه ريزي كنيد برنامه داشته باشيد توي كارتان آفرينش برنامه دارد «سبح اسم ربك الاعلي* الذي خلق فسوي* و الذي قدر»... قدر يعني تقدير يعني اندازه گيري. خوابتان به اندازه باشدخوراكتان به اندازه باشدتحصيل تان مطالعه تان خوب روايتي داريم «طريق القصد» راه ما ميانه روي است شاخه اي از وحي است حديث داريم كه «الاقتصاد جزء من خمسه و اربعين جزء من النبوه» اگر نبوت را 45 قسم اش كني يك قسم از نبوت... يعني آدمهايي كه...برنامه دارند برنامه داشتن يعني برنامه درست داشتن برنامه معتدل داشتن يك چهل و پنجم نبوت است. به خير مي رسد انسان حديث داريم «اذا راد الله بعبد خيرا الهمه الاقتصاد» خدا يك كسي را كه دوستش دارد به ذهنش مي اندازد كه كارهايش معتدل زندگي كند. اينهايي كه معتدل نيستند اينها را خدا دوستشان ندارد هر كسي خدا دوستش دارد به او حالتي مي دهد كه معتدل باشد مي خواهد بخندد خوب بخند همچين قهقهه مي خندد تا 7 تا خانه صدايش مي رود بعضي هم انگار كه يك ده دقيقه ديگر اعدامش مي كني همينطور نشسته بعضي ها صبح تا شام از اين خانه مي رود آن خانه از آن خانه مي رود.... همچين دائما دوره گرد است افرادي هم هستند ماه به ماه از خانه بيرون نمي آيند هر دوي آنها گير هستند افرادي هميشه در سفر هستند افرادي هيچ سفر نمي كنند افرادي همه شان ميهماني مي كنند و ميهماني مي روند افرادي هيچكس خانه شان ميهماني نمي كنند اين ناميزان بودن خيلي...

زندگي شيرين در گرو اعتدال در زندگي

حديث داريم هر كه خدا دوستش دارد به او الهام مي كند كه زندگي ات را برنامه ريزي داشته باش زندگي شيرين «عليك بالقصد» حديث داريم ميانه رو باش «فانه اعون الشي علي حسن العيش» اگر ميانه رو باشي زندگي ات شيرين است پشيمان نمي شوي اصلا حديث داريم بازاري ها و مردم سرمايه شان را در چند راه خرج مي كنند اگر هرچه پول داري طلا خريدي خوب طلا دزد ببره نابود مي شود همه پولهايت مزرعه بود قنات خشك بشود... نابود مي شوي تمام پولت كشتي شد غرق شد فلجي. تمام عشق ات به يك نفر بود طرف بميرد شما هم سكته مي كنيد حديث داريم كه پولتان هم كه توي جيب است هر مقداري از آن را توي يك كيسه بگذاريد كه اگر دزد يك جيب را زد يك جيب ديگر پولي داشته باشي قنات خشك شد چهار تا سكه داشته باشي سكه هايت دزد برد يك قناتي داشته باشي همه را بردند يك قالي توي خانه داشته باشي اين رفيق ات قهر كرد يك رفيق ديگر داشته باشي اين برق رفت برق اضطراري داشته باشي توي اين رشته موفق نشدي رشته ديگري باشد افرادي كه تمام مطالعاتشان مثلا راجع به... يك موضوع است حالا مثلا متخصص يك رشته شده آن رشته الان بازار ندارد همينطور فلج نشسته عمري تحقيق كرده ولي چون مشتري ندارد يك محقق فلج و فشل توي خانه نشسته چون هيچ هنر ديگري ندارد.

اينكه انسان بايد استعدادهايش را يك جوري برنامه ريزي كند كه اگر در يك رشته موفق نشد رشته ديگر بتواند يك كاري... يعني هيچوقت بصورت يك عنصر فشل نباشد حالا اگر نفت ايران خش شد چي؟ ايرانيها بايد بميرند نبايد اينطور باشد كه ما بايد اقتصادمان، تجارتمان، جهانگرديمان بايد همينطور يك جوري باشد كه كسي نتواند مثلا با بستن گندم ايران بشكند با نمي دانم مسئله نفت مان آمدند اعتصاب كردند نفت ايران را نخريدند آنوقت بايد ايران تسليم همه ابرقدرتها بشود؟ طراحي و برنامه ريزيتان جوري باشد كه كسي نتواند شما را بشكند وقتي شما زندگي تان عزيزيد و زندگي تان شيرين است كه استعدادهايتان را جوري برنامه ريزي كرده باشيد كه... برنامه ريزي، اندازه گيري. اگر مي خواهيد زندگي تان شيرين باشد و ابر قدرتي و طاغوتي نتواند شما را فشل كند حالا خانم شما خدايي ناكرده مريض شد يا رفت مسافرت مرد همينطور توي خانه مي نشينيد تا يك كسي يك ساندويچ دستش بدهد اصلا جز چاي دم كردن هيچ هنري ندارد تخم مرغ بلد نيست درست كندخوب... بنايي هم همينطور است ما مي توانيم طراحي بنايي مان جوري باشد كه از اين خانه استفاده هاي متعدد بشود كرد.

اعتدال در خوراك و پوشاك

سلامتي بدن «عليكم بالقصد» اگر شما در خوردن ميانه رو بخوريد نه كم خوري نه پرخوري يك شعر هست كه از حلق ات چيه؟ نه چندان بخور كه از دهانت برآيد / نه چندان كه از ضعف جانت برآيد. حالا... حديث داريم مي گويد «اصح للبدن» اگر در غذاخوردن معتدل بوديد بدنت سالم تر است توفيق عبادت بيشتر داري اصلا آدم پرخور زود هم خوابش مي گيرد براي مطالعه براي عبادت «اعون العبادة». آدم اگر در كارهايش ميانه رو باشد سرمايه اش رشد پيدا مي كند حديث داريم «الاقتصاد ينمن قليل» ميانه رو بودن اعتدال ينمي، نمو يعني كم را زياد مي كند حديث ديگري داريم «ينمي اليسير» كم زياد مي شود كم ها رشد پيدا مي كند اگر اعتدال باشد رشد... راه خودسازي، حديث داريم هر كه مي خواهد خودسازي... «اذا رغبت في صلاح نفسك» اگر كسي دوست دارد خودش را... اصلاح كند «فاليك بالاقتصاد» كارات را اندازه گيري كن ميانه رو باش تحصيل، عبادت، آشتي، قهر، ورزش، رفاقت تمام كارهايت يك اندازه نگويند آقا شورش را در آوردي. آقا 10 دقيقه جوك گفتيد خنديديم بس است ديگر حالا دو تا حرف حسابي بزنيم سه ساعت چرت و پرت مي گويند كله اش خالي است سوادي ندارد اطلاعاتي ندارد ولي 3 ساعت هرچه چرند و پرند است ياد مي گيرد. خوب بله تفريح مي خواهي بكني بسم الله خوب 10 دقيقه او يك طنزي گفت خنديديد آن هم سرجا... كافي است آقا 10 دقيقه بس است حالا دو تا حرف حسابي بزن ببينيم خسته شديد حالا بگو دو مرتبه يك جوك بگو ببينيم كه بصورت يك دلقك در نياييد

حديث داريم «ان هذا الدين متين» دين اسلام دين محكمي است «فدخلوا برفق» با نرمش وارد اسلام بشويد... اسلام را خشن معرفي نكنيد «و لا تكرهوا عبادة الله علي عبادالله» سخت نگيريد بر خودتان حتي حديث داريم اگر حال دعا نداريد كم دعا بخوان لازم نيست مثلا اين دعا را تا آخر بخواني يك 10 دقيقه يك ربع هر چه حال داري بخوان آن مقداري كه دل ات آمادگي دارد همان مقدار را بخوان فشار نياور بر خودت آن نماز واجب 3 دقيقه 5 دقيقه آن حسابش جداست در مستحبات ببينيد اگر ميل داريد.

اعتدال ميان دنيا و آخرت

«ليس منا من ترك الدنيا لاخرته و دينه لدنيا» اگر كسي دنيا را رها كند صبح تا شام دنبال آخرت برود از ما نيست و به عكس اش هم از ما نيست تعادل... «واقصد يا بني في معيشك» لقمان به پسرش گفت پسرجان زندگي ات را ميانه قرار بده «واليك فيها بالا مراد ائم» كارت را هميشه انجام بده ولي مقتصد باش نه شتاب نه كندي نه سكوت نه پرحرفي البته يك جاهايي ديگر نمي شود ميانه روي كرد وقتي دشمن حمله كرده آنجا نمي گويد نه حالا شما فعلا 2 ساعت جبهه باش بس است مي گويد بابا دشمن آمده توي خانه «واعدوا لهم ما استطعتم» «استطعتم» يعني آنچه در توان داري بعضي جا بايد ديگر تا آخرين درجه اينجا ديگر ميانه نيست گاهي انسان بايد خودش را فدا كند اصلا اعتدال اينست معنايش حسين فهميده كه چهره نمونه يك محصل انقلابي است كه امام (رحمه الله عليه) فرمود رهبر من اين نوجوان 13، 14 ساله است خوب افتخار دانش آموزان ايران است گر چه خوب آموزش و پرورش دانش آموزان سي و پنج شش هزار تا شهيد دادند و الان هم الحمدالله ميليونها عضو، چند ميليون عضو دارد خدا را شكر اما ببينيد ما يكوقت اگر خطري براي ما پيش آمد آنجا ديگر، اعتدال آنجا اينست كه... يعني در كربلا اعتدال اينست كه امام حسين (عليه السلام) حتي علي اصغرش (عليه السلام) را بدهد اينكه مي گوييم اعتدال در شرايط عادي است در شرايط عادي اعتدال است اما يكوقت وظيفه انجام مي دهد كه انسان اصلا... از خواب بيدار شده ديد سحري نخورده اگر در خطر واقع نمي شوي بايد مثلا سحري نخورده هم روزه بگيري ولو حالا خطر در حد ضعف طوري نيست. خوابم مي گيرد ضعفام مي گيرد طوري نيست رنگ هم زرد بشود طوري نيست خطر نيست رنگ زرد و بي حالي اينها خطر نيست يك سري جاها انسان بايد هر چه دارد بدهد.

خلاصه مي خواهم بگويم اعتدالي كه مي گوييم معناي اعتدال هرجايي يك جوري است هر جايي اعتدال يك جوري است. شبهاي عادي ما داريم كه چند ساعت بخواب اما در سال چند شب گفته اند شب تا صبح احياء باش آن شب قدر حسابش جداست. زمين مسطح است البته يك گوشه هايي از زمين يك قله هايي دارد يك دره هايي دارد آن حساب قله ها و دره ها جداست كه آن هم در نظام كل اعتدال است يعني اين زمين لرزه اي كه مي شود اگر اين كوهها بلند نباشد اين گذاختگي مغز زمين دائما هي زمين را مي جنباند و لذا قرآن مي گويد كه ما اين كوهها را قرار داديم كه داغي درون زمين البته داغي درون زمين اش از من است جمله قرآن اينست كه... كوه ها را قرار داديم كه اين زمين... شما را نلرزاند «ان تميد بكم» شما را... يعني كوهها را با اينكه آدم نگاه مي كند ناهماهنگ است نامتعادل است آنها هم در كل حساب كه مي كنيم با حركت زمين با گداختگي درون زمين مي بينيم اين ديگي كه مي جوشد و اين سيني در ديگ است اين سنگ بايد روي اين سيني باشد و گرنه گداختگي آب داغ سيني را همه اش را زندگي را فشل مي كند. ممكن است يك جايي سرد سرد باشد يك جايي داغ باشد منتهي همان سرديها و داغي ها در جمع كه جمع شد مي شود متعادل. اگر كشور نياز به يك آرامش دارد توي اين آرامش يك عده اي بايد شبها لب مرز بيدار باشند درست است براي آنكه بيدار است بي خوابي مي كشد ولي آن بي خوابي ضربدر خواب مردم آنوقت جمع مي شود جمعيت متعادل بنده اي كه بحثي كه براي شما مي كنم ساعت ها مطالعه كردم حديث جمع كردم براي من چند ساعت طول كشيد اما شما پاي تلويزيون 4 تا حديث من را گوش مي دهيد شما نان مي پزيد من مي خورم من حديث گوش مي دهم ياد مي گيرم ياد شما مي دهم يعني همه همديگر را... كمبودهاي همديگر را آن جبران مي كند آن براي آن بنايي مي كند آن براي او تجاري مي كند او براي... مي كند او شيريني پزي مي كند او رانندگي مي كند او مكانيكي مي كند او پزشكي مي كند يعني ممكن است يك كسي صبح تا شام توي اتاق عمل بايستد يك پزشك ممكن است 14 ساعت روي پا بايستد براي عمل جراحي اين 14 ساعت روي پا ايستادن براي پزشك تعادل 14 ساعت روي پا مي ايستد براي شخص پزشك تعادل نيست اما براي جمع جامعه سالم تعادل است. حسين فهميده خودش... خودش را فدا كرد اما براي يك نسل يعني بعد از حسين فهميده ايران به آمريكا گفت ما اين هستيم ما اين هستيم عزت ايران آمد بالا خودش رفت پايين ولي عزت آمد بالا.

گاهي بچه را بابا و ننه دستش را مي گيرد پدر مي خواهد متعادل راه برود اينجا هي يواش يواش راه مي رود از حالت طبيعي تعادل كم كرده اما عوض اش بچه را راه رفتن يادش مي دهد بچه را رشدش مي دهد يعني گاهي كند مي رود تا آن رشد كند مثل معلم، معلم سواد زيادي دارد مي آيد سركلاس هي مطلب را با مثل پايين مي آورد با ضرب المثل پايين مي آورد جلسه را گرمش مي كند يعني هي مسئله را هي نازل مي كند نازل مي كند تا بچه بفهمد بچه كه فهميد مي آيد بالا يعني گاهي معلم بايد بيايد پايين تا شاگرد برود بالا باران بايد ببارد بيايد پايين خورشيد با نورش بيايد پايين تا بخار برود بالا باران بايد بيايد پايين تا برگها، مواد غذايي برود به برگها برسد يعني اين بده بستان ها در جمع آدم وقتي نگاه مي كند مي بيند تعادل توي آن هست.

اميرالمومنين (عليه السلام) توي نهج البلاغه مي فرمايند: «ماد القامه قصيرالهمة» يك كسي قدش بلند است همت اش كوتاه است خط اش خوب است صدايش بد است صدايش خوب است خط اش بد است خط و صدايش خوب است هوش اش كم است خط و صدا و هوش اش خوب است نمي دانم... همينطور يك جوري است كه مثل گوشت ماهي هر گوشتش را مي گيري يك استخوان دارد نه همه تلخي هايش يك سمت است.

اعتدال در آفرينش

همان زنبور عسل هم عسل دارد هم نيش گاهي هم ما نمي فهميم مثلا اين در هستي نقش اش چي چيه؟ ولي كارشناسان محيط زيست مثلا مي گويند اگر اين پرنده نباشد اين حشره در دنيا زياد مي شود ما خبر هم نداريم فكر مي كنيم مثلا حالا اين ملخ فايده اش چيه؟ ما نمي دانيم توي عالم هستي چه خبره يك حيوان كوچكي كرم ريزي تكان مي خورد توي خاك يكي از بندگان خدا نگاه كرد و گفت حالا مثلا اين فايده اش چيه به خدا گفت خدايا اگر اين را خلق نمي كردي چي مي شد؟ اصلا اگر اين نبود چي مي شد چه فايده اي دارد خطاب آمد كه دفعه اول ات است يك همچين سوالي كردي اين كرم تا حالا 10 بار از من پرسيده خدايا اگر تونبودي چه مي شد يعني اين ولي خدا ما ممكن است ما نفهميم مثلا حالا...

اجمالا اصل تعادل «بالعدل قامت السموات و الارض» تعادل بايد باشد آن مقداري كه بچه ضعيف است عوض اش مادرش مهر دارد مهر مادر باعث مي شود كه ضعف بچه جبران بشود تركيباتي كه غذايي كه خدا تعيين كرده تعادل دارد بعضي وقتها هم به ما گفته تو تعادلش را همچين كن مثلا به ما گفته تخم مرغ مي خوري با پياز بخور حديث داريم با دو چيز پياز بخوريد يكي تخم مرغ يكي برنج حالا اين برنج و تخم مرغ چه كمبودي دارند كه با پياز جبران مي شود (يا مثلا داريم گردو مكروه است پنير هم مكروه است اما پنير و گردو با هم خوب است گردو گران است نان چاي شيرين بخور لازم نيست نان و پنير بخوري يك مشما نان و چاي شيرين بخور اما آن روزي كه مي خوري گردو و پنير را با هم بخور براي اينكه حديث داريم پنير خالي مرض است گردو خالي هم مرض است ولي با هم كه شد دواست يعني به ما گفته اند اينها را خودت متعادل كن. اصلا تمام پزشكهاي عالم براي تعادل است اين آقا قندش رفته بالا آن چربي اش رفته بالا آن نمي دانم...

تمام اين ناهماهنگي ها و عدم تعادلها، دنياي پزشكي يعني دنياي تعادل يعني بيايند اين مريض ببينند آزمايش كنند كمبودها و ضعف هايشان را ميزان كنند. در جامعه ما خيلي ناميزاني هست بعضي ها هر چه غربي است با هر چه غربي است مخالفاند اول انقلاب كه بود توي خيلي از خانه ها از اين مستراح فرنگي بود اي ده بزن بشكن حالا همانكه زده شكسته حالا خودش، خودش و خانمش و مادرش... يعني فكر مي كردي حالا اگر آمريكا بده مثلا حالا اين دستشويي فرنگي اش هم بايد بشكنيم بعضي ها با هر نوع... با هر چيزي مخالف هستند آخر اين چه قيافه اي است مرده شور تركيب ات را بكشد من خوشم نمي آيد مگر تو... ميزان هستي اسلام اين را حالا... حرام نكرده چيزي كه اسلام حرام نكرده شماچرا اينقدر حساسيت نشان مي دهي.

اعتدال در انجام دستورات ديني

خيلي وقتها به خود بنده مي گويند آقاي قرائتي همچين بگو همچين بگو مي گويم آقا ببخشيد اين حرامه؟ وقتي يك چيزي حرام نيست ما چرا حلال خدا را بر مردم حرام كنيم (سليقه اي كه نيست كه يخچال روزي كه آمده بود مي گفتند حرام است چون اسراف است بعد از يك مدتي كه شد گفتند اسراف نيست ولي جزو تجملات است يك مدتي كه شد ديگر جزو تجملات نشد جزو مباهات شد يك مدتي كه گذشت جزو مستحبات شد الان يخچال جزو واجبات است ببينيد وقتي دين سليقه اي مي شود اين رقمي مي شود ازحرام مي رسد به واجب خوب اينكه نشد كه) اينطور نيست كه حالا هر چيزي نو است بگوييم حرام است بنابراين بعضي ها با هر چيز غربي مخالف هستند غلط است اين كار حتي قاشق، با قاشق نمي خورد از بلندگو استفاده نمي كند پشت دوربين نمي آيد اجازه نمي دهد حرفهايش را ضبط كنند از بلندگو... يك مشت اين رقمي هستند كه هر چي غربي اند.

بعضي ها هم با شرق مخالف هستند هر چه شرقياند اين افراط و تفريط قرآن پيغمبر فرموده ببينيد من دارم مي روم دو چيز بين شما هست يكي قرآن يكي اهل بيت همه چيزهايتان را با قرآن و اهل بيت تطبيق بدهيد با اين خودتان را... تعادل خودتان را حفظ كنيد ديديد اينهايي كه روي نخ راه مي روند يك چيز دست مي گيرند يك چوب اين چوبي كه دست مي گيرند اين چوب اينها را تعادل مي كند با قرآن و اهل بيت خودتان را تعادل كنيد اين تعادل خيلي مسئله مهمي است. يكي در لباس اش به قدري خودباخته است اصلش ديگر نمي داند كجاي بدنش چه لباسي مي خواهد يعني واقعا بدترين لباس را مي پوشد از نظر اينكه خودش در عذاب است مي گوييم آقا در عذاب نيستي؟ مي گويد چرا خيلي هم اذيت مي شوم ولي حالا ديگر چه كنم مد است. مثلا شلوارش تنگ است رانش توي آن تنگ افتاده مي خواهد بنشيند اذيت مي شود آنوقت ساق پا كه باريك است پاچه اش را گشاد دوخته يعني براي باريكه گشاد دوخته براي كلفته تنگ دوخته ران كلفت اش را تنگ مي دوزد ساق باريك را گشاد مي دوزد مي گوييم آقا اين چه شلواري است مي گويد حالا ديگر مد است خودت نمي داني كجاي بدن ات چه لباسي مي خواهد يعني ببينيد بعضي اين رقمي هستند كه... يك جوان خودش خودش را دوست دارد مي گويد آقا من اين قيافه را دوست دارم چون از اين قيافه خوشم آمده مي خواهم قيافه ام را اينطوري درست كني يك كسي نه مي رود آرايشگاه مي گويد اينجاي من را ژاپني اينجا را فرانسوي اينجا را آلماني اينجا را... اگر خودش تشخيص بدهد ما پيشاني اش را مي بوسيم مي گوييم خوب درود بر اين جواني كه فكر كرد بر اساس فكر اين قيافه را پسنديد اين خيلي خوب است اما بعضي وقتها هيچ دليلي هم ندارد مي گويد نمي دانم چرا حالا ببينيم چي مي شود يعني حتي ديده شده افرادي در نگه داشتن چوب كبريت از خودشان اراده ندارند مثلا سيگار روشن مي كند چوب كبريت اش را همچين نگه مي دارد مي گوييم آقا شما تا ديروز چوب را همچين مي كردي چرا امروز همچين نگه داشتي مي گويد نديدي توي فيلم چوبه را همچين نگه داشت يعني در نگه داشتن چوب كبريت ديگر اختيار... بي اراده... پوك پوك است نسل پوك يعني نسلي است كه يك راهي را مي پذيرد من مي گويم نه شرقي نه غربي ولي اگر چيزي خوب است هم از شرق ياد بگيريد هم از غرب «اطلبوا العلم ولو بالسين» يعني چه؟ يعني برو چين چيزي ياد بگير.

اعتدال در برخورد با شرق و غرب

خوب زماني كه پيغمبر (صلي الله عليه و آله) مي فرمايد برويد چين چيزي ياد بگيريد ما چين چه چيزي مي خواستيم ياد بگيريم يعني اگر شرق و غرب چيز خوبي داشت ولو به ثريا حديث داريم ولو بلاصين حديث داريم ولو به ثريا حديث داريم گر چه توي موج دريا ما بايد در آموزش هم شرقي باشيم هم غربي اينكه مي گويند نه شرقي نه غربي يعني در سياست شرق زده نباشيد غرب زده هم نباشيد اما در استفاده هاي علمي هم از شرق استفاده كنيد... مثل اينكه مي گوييم يخ زده گرمازده درست است نه يخ زده نه گرمازده اما هم از... يخ استفاده مي كنيم هم از حرارت اما يخ... از يخ استفاده مي كنيم اما يخ زده نيستيم از علوم غرب استفاده كنيم غرب زده نيستيم منتهي يك جوري هم نباشد كه علوم خودمان هم يادمان برود ما بايد هنر معماري قديم را بلد باشيم معماري جديد هم مثلا اين سقف هاي گنبدي اين ساختمانهاي سنتي را بلد باشيم برج هم بلد باشيم بسازيم طب قديم بلد باشيم طب جديد هم اضافه كنيم غذاهاي قديمي را بلد باشيم غذاهاي جديد را هم اضافه كنيم نه كه خود باخته جوري باشد كه آنچه بلديم تحقير كنيم گيوه بافي را فراموش كنيم. آنچه خودمان داريم فراموش نكنيم خودمان علم داشتيم صنعت داشتيم ساختمانهاي خوبي كه ما داريم خيلي جاها ندارند غذاهاي لذيذي كه ايرانيها مي پزند خيلي كشورها ندارند حالا مثلا بلژيك شيريني اش خيلي قشنگ مي شود حضرت عباسي بياييد بين گز اصفهان و سوهان قم و باقلواي يزد پهلوي هم بگذاريد ببينيد واقعا شيريني ايراني كم دارد كه همچين تو... توي شيريني هم تو بايد ببيني بلژيك چي چي مي خورد خيلي وقتها يك جوري است كه مي فهميم غذاي ايراني خوشمزه تر است اما دل مان خوش است كه مثلا فرض كنيد كه...

اعتدال در برخورد با سنت ها و نوآوري ها

مي فهميم لباس ايراني راحت تر است اعتدال يعني نه باهر چه غربي است مخالف باشيم نه با هر چه شرقي است نه با هر چه تجدد است مخالف باشيم نه با هر چه سنت گرايي اينها همه اش افراط و تفريط است بعضي ها مثل سرمايه داري اصل را مي دهند به سرمايه بعضي ها به سرمايه فردي بعضي ها به سرمايه حزبي بعضي محور را دل مي دانند بعضي محور را مال مي دانند بعضي محور را ورزش مي دانند افراط و تفريطهاي... ما خيلي جامعه مان گرفتار افراط و تفريط است راه مستقيم يعني همه اينها را دور بريزيم مصرف گوشت: بعضي ها مرتب گوشت مي خورند اصلا... صدها ميليون جمعيت داريم روي كره زمين كه اصلش اينها غذاي گوشتي نمي خورند يعني در مصرف گوشت يك عده از اينطرف افتاده اند غذاي بي گوشت نمي خورند يك عده از آن طرف افتاده كه اصلا گوشت خوردن را حرام مي دانند در سنت پذيري: بعضي آثار نياكان را نگه مي دارند مثلا مي گويد اين ني سيگار مال جدم است حالا مثلا جد شما اين ني سيگارش علامت چي چيه جد شما دود خورده تنگي سينه پيدا كرده توي اين ني سيگار هم كلي جرم دوداست حالا مثلا حفظ اين چيه؟ بعضي آثار باستاني را نگه مي دارند ولو چيزهاي مزخرف اين استخوان كيه اين نمي دانم فرض كنيد شاخ كيه اين نمي دانم چي چي چيه؟ بر مي دارند يك چيزهايي جمع مي كنند كه وقت شان را... انواع قوطي كبريت جمع كرده تو جواني مثلا حالا... مي گويد من 73 رقم كبريت دارم مثلا دليل بر چي چيه؟ دليل بر علم است؟ دليل بر رشد است دليل بر... چه دليلي هست اينكه انسان نفهمد وقت اش را صرف چي مي كند. همه وقت صرف ورزش غلط است همه وقت صرف رفيق غلط است همه وقت صرف تحصيل غلط است همه وقت صرف عبادت غلط است.

اصلا در كتابهاي ما داريم «باب الاقتصاد في العبادة» يعني عبادتت اندازه گيري بايد باشد شما وقتي روزه گرفتي روز عيد روزه بگيري حرام است اه!! اه ندارد تا ديروز واجب بود عيد فطر روزه اش حرام است اينجا مي گويند بله اينجا مي گويند نه خير. ما براي اينكه اين سليقه هاي شخصي را همه را بگذاريم كنار... حتي بزرگان ما گاهي وقتها يك تندروي هايي مي كردند يادم نمي رود كه يك كسي من را نصحيت مي كرد مي گفت آقاي قرائتي اگر مي خواهي درس بخواني سرت را پايين بينداز كاري به هيچكس نداشته باش بعد مي گفت فلان بزرگوار درس مي خواند هرچه نامه مي آمد مي گذاشت زير تشك اش باز نامه آمد گذاشت زير تشك وقتي ملاي ملا شد ديد توي يك نامه نوشته پدرت مرده توي يك نامه نوشته مادرت مرد توي يك نامه نوشته عمويت مرد يعني من را از پدر و مادر و عاطفه جدا مي كنند براي اينكه فتيله درس را ببرند بالا اين چه... تعادل در هر چيزي خدايا به حق محمد و آل محمد (صلي الله عليه و آله) آن به آن همه ما را در همه كارها متعادل و در راه مستقيم قرار بده

تندرو ي ها، كندروي ها، افراط و تفريط ها سليقه هاي شخصي كه با تبليغات و جوسازي ها و هوس ها قاطي است ما را از همه اين دام ها نجات بده

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته »